شهرکرد - گزارش از محمود رییسی - بی شک فوتبال یکی از جذاب ترین و پرطرفداران ترین ورزشهای گروهی قرن بیستم بوده که حضور رسانه های بین المللی این جذابیت را دو چندان کرده است. | |
رشته ورزشی فوتبال یکی از بازرترین ورزشهای قاره های پنجگانه جهان به حساب می آید که رویکرد آن برد و باخت همراه با بازی جوانمردانه "Feer paly" است که بازی جوانمردانه را باید با عنوان" Game frankly" در سطح جهان شناخت.
اگر زمانی در آمریکا بسکتبال سیاسی ترین ورزش(To exercise political)بود، در روسیه نیز کشتی و شطرنج،در کانادا هاکی روی یخ، در کوبا بوکس و در چین و رومانی نیز ژیمناستیک به عنوان سیاسی ترین ورزشی این کشورها محسوب می شد.
در این بین در کنفرانس شرق و غرب لیگ NBA آمریکا تیم بسکتبال گاوهای وخشی " لیکرز" با حضور سیاه پوست افسانه ای نظیر "مایکل جردن " ، قهرمان بی منازغ سالهای متمادی می شود و همین امر باعث نگرانی های سناتورهای جمهوری خواه و دمکراتها را همواره برای رویارویی در این لیگ رقم می زد.
این حساسیت های بسکتبال به دورترین نقاط جهان نیز کشیده شد به گونه ای که در بازی دختران الجزایز با سنگال در پی هو کردن بازیکنان سنگال از سوی هواداران الجزایزی، حزب سوسالسیت وقت الجزایز با صدور بیانیه ای به صورت رسمی و سیاسی از مردم کشور خود عذرخواهی کرد.
در کشتی نیز برخی از کشتی گیران جماهیر شوروی سابق هرگاه با دولت کمونیستی شوروی روی لج می افتادند در رقابتهای انتخابی تیم ملی شوروری روی تشک ضعیف حاضر می شدند تا اعنراض های سیاسی خود را در قالب ورزش کشتی به رخ سیاستمداران بکشند.
اما فوتبال به گونه ای دیگر وارد کارزار سیاست ورزی شد و گروههای سیاسی با تشکیل تیمهای ورزشی رقابت و میدان تمرین دمکراسی خواهی خود را به وسط میدان فوتبال کشیدند.
در بندر لیورپول انگلستان ،قرمزهای لیورپولی با سرمایه داران آبی پوش "اوتورن "، تویخانه آرسنال با کلاه گاوی های " چلسی " ، شیاطین سرخ منچستریونایتد با فرشتگان یقه آبی"منچستر سیتی " و دولتمردان میلانی در برابر جبهه کارگران با اینتر میلانی ها و هزاران باشگاه سیاسی دیگر رخ در رخ به کارزار ورزش هجوم برند.
سیاسی ترین برخورد را در اسپانیا باشگاه بارسلون از جزیزه زیبای بارسلونا رقم زد که حتی این باشگاه تا آستانه اسنقلال این جزیزه از حکومت مرکزی پیش رفت که "مارکو" دیکتاتور معروف اسپانیا در این مقطع از فوتبال اسپانیا، به شکل آشکارا دخالت کرد.
این برخوردهای سیاسی که نماد آن در "ال کلاسیکو " بارسلونا رخ می داد در شهرهای دیگر اروپا نیز دیده می شد و سیسیل ایتالیا به عنوان مرکز تجمع مافیای جهانی نیز ورزش فوتبال را برای رسیدن به مقاصد خود انتخاب کرد و حتی "دیگه آرماندو مارادونا" نیز ضربه بدی از این گروه به دلیل نافرمانی رسانه ای خورد.
گردش مالی 400میلیارد دلاری در فوتبال جهان در آن سالها ، رسانه ها را برآن داشت تا به شکل آشکار با خط دهی با بازیکنان در امور فوتبال دخالت کنند و جیبهای خود را از این کارزار ورزشی سیاسی پر کنند.
روند روبه رشد سرمایه گذاری در فوتبال کشورهای مختلف جهان را برآن داشت تا از این ورزش پرطرفدار بی نصیب نمانند و برای ساخت ورزشگاههایی با جمعیت ده های هزار نفری
هر روز از هم پیشی بگیرند.
این روتد تا جایی پیش رفت که برای کسب میزبانی مسابقات جام جهانی فوتبال،سران کشورهای عضو پیمان نظامی ناتو و عضو پیمان نظامی ورشو یا به اعتبار مرزبندی های سیاس شرق و غرب، وارد میدان رقابت شوند و کسب میزبانی جام جهانی بخشی از نبرد جنگ سرد لقب گرفت.
جنگ سرد فوتبال تا پای دورازه برلین شرقی و غربی نیز کشیده شد و در طوفان فوتبال مرزهای شرق و غرب بر علیه یکدیگر صف آرایی کردند و در جام جهانی هرگاه لهستان در جدول مسابقات به شوروری بر می خورد، سعی می کرد بازی را به نفع شوروی خاتمه دهد و در آن سوی میدان نیز آلمان غربی برای رویارویی با کره شمالی و رومانی از تماشاگران غیر آلمانی عضو کشورهای غربگرا استفاده می کرد.
با پایان جنگ سرد و فروکش کردن نبردهای نرم بین ابرقدرتها ، رسانه ها اختیار دار میدان سیاسی فوتبال شدند و برای استعمار مدرن و پست مدرن خود حرکت بزرگی را در قالب راه اندازی شبکه های اختصاصی ورزش فوتبال (TV sports network) انجام شد.
روزنامه های ورزشی اختصاصی با مارکها و برندهای سیاسی و کارتل های اقتصادی زد و بند کردند و شرط بندی ها و گاو بندها نیز رشد قارچ گونه در فوتبال جهان یافت و سرمایه گذاری برای کسب نتیجه نیز با افزایش قدرت کاذب بازیکنان (دوپینگ) همراه شد.
ورود کارتل های اقتصادی با عنوان عوامل خارجی (External factors) همراه شد و بازیکنان تابع فرمانهای روسای میلیارد باشگاههای فوتیال شدند به گونه ای که "آبرامویچ " رییس باشگاه چلسی انگلستان بر ای به خدمت گرفتن بازیکنان بزرگ و صاحب عنوان هرچه پول داشت به میدان آورد و فرمانهای چگونگی رفتار بازیکنان در مقابل رسانه ها را تعریف کرد.
در این بین صهیونیست های یهودی نیز بیکار ننسشتند و به تولید امکانات ورزشی پرداختند تا برندهای فوتبال را برای جهان تعریف کنند و شرکت "نایک " و "پوما" و "آدیداس " کفشهای طلایی برای فوتبالیست ها بسازند.
حضور رسانه های در فوتبال باعث شد ،خودباختگی یا خودشیفتگی (نارسیسم) وجود برخی از بازیکنان میدان سبز را بگیرد و آنها با فرم موها و شکل و شمایل خود به مبارزات سیاسی بپردازند که در این بین "رودگویت " بازیکن هلندی میلان و آمستردام با موهای بافته خود نمادی از مبارزین ضد آپارتاید لقب بگیرد.
اهانت تماشاگران به ورزشکاران رنگین پوست به ویژه سیاهیان تا حدی شد که برخی از بازیکنان از فوتبال جهان خداحافطی کردند و برخی دیگر نیز با حرکتهای نئونازیستی اقدام به ادای احترام "هیتلری " به تماشاگران کنند.
پیراهن دیوید بکام بازیکن سرشناس و چپ پای انگلیس در دورترین نقاط جهان به فروش رسید و برای استعمار پست مدرن قاره آسیا هنگام وقوع سونامی مرگبار برای خوشحالی کودکان آسیب دیده پیراهن های بازیکنان مطرح جهان را ارسال کردند.
فوتبال آنقدر به سیاست آلوده شد که "ژرژ وآه " بازیکن سالهای نه چندان دور آث میلان از این شهرت در رقابتها انتخابی رییس جمهوری کشور " لیبریا " استفاده کرد و حتی تا مرز انتخاب شدن نیز پیش رفت.
این استعمار خود را در بازی های مقدماتی جام جهانی همواره نشان داد به گونه ای که در بازی ترکیه و سویس که با حذف ترکیه همراه بود،رسانه های جهان بازیکنان مسلمان ترک را خشونت طلب نشان دادند تا علاوه بر حذف ترکیه بازیکنان مسلمان نیز چندین بازی محروم شوند.
این روند در بازی بین مصر و الجزایز به عنوان دو کشور قاره سیاه و مسلمان با زوم رسانه ها همراه شد تا اختلاف افکنی بین کشورها در این عرصه نمایان شود و بزرگ نمایی برضد خشونت بر ضد مسلمان به شکل دلخواه رقم بخورد.
استثمار فوتبال آنقدر به کام دولتمردان غربی پیش رفت که "برلوسکنی " رییس باشگاه میلان و نخست وزیر ایتالیا خواستار حذف برخی از کشورهای از جمله ایران از رقابتهای مقدماتی جام جهانی شد و حتی "آنجلا مرکل " صدر اعظم آلمان از این طرح به خوبی استقبال کرد.
تعطیلات نیم فصل یا کریسمس نیز برنامه ای برای باشگاههای فوتبال شد تا این تیم های بزرگ تنها به کشورهای جهان سوم سفر کنند و پیراهن های خود را به کودکان جهان سوم هدیه دهند یا برای آنها کاغذهای بی ارزش را امضا کنند و ارزش دار و توپ های باشگاه را هدیه دهند و عکس یادگاری بگیرند.
در حالی که بسیاری از کودکان آفریقایی در دنیا از فقر مالی و کمبود موادخوراکی و غذایی ، چون اسکلت پوست و استخوان شده اند، دلالان فوتبال به کشورهای آفریقایی سفر می کنند و در قالب طرحهای استعدادیابی کودکان را با نازل ترین قیمت از شهرداران یا خانواده های آفریقایی می خردند تا باشگاه برروی آنها سرمایه گذاری کند و آنها را در آینده به فوتبالیست های بزرگی تبدیل کند.
آنها را ژنرال های "لزیونروها "می نامند تا پس از سرمایه گذاری برروی بازیکنان ، آتها را به باشگاههای بزرگ جهان " ترانسپور " کنند و در قبال این انتقال علاوه بر بازارگرمی رسانه ای چند میلیون دلار نیز به جیب برنند.
فوتبال آنقدر تاثیرگذار بوده که پیراهن بازیکنان مطرح این رشته ورزشی همچون عناصر استعماری که زمانی پرچم کشورها بود برتن کودکان قاره های جهان خودی بنماید و کودکان قاره های احساس بزرگی کنند.
کودکان آفریقایی و آسیایی برای تیم های کوچک و خرد مدارس و محله های خود نام باشگاه های بزرگ را انتخاب می کنند و یا پیراهن تیم های بزرگ را برای خود بر می گزینند.
آنها تا پاسی از شب به تماشای دیدارهای پر از دشنام و خشونت باشگاههای اروپایی می نشیند و کاری به بازی تکنیکی " بوکاجونیورز " در آرژانتین و سائوپلو در برزیل ندارند و تنها به چهره بازیکنان دلخواه و محبوب خود خیره می شوند.
آنها به واسطه همین بمب باران رسانه های یاد می گیرند که چگونه در هنگام بازی آب دهان خود را به زمین بیندازند، چگونه با به ثمر رساندن گل در یک بازی محلی همچون بازیکن دلخواه خود شادی کنند،چگونه مثل فوتبالیست لباس بپوشند و نام کلاه خود را براساس نام کلاه کدام بازیکن انتخاب کنند و مدل موی خود را همانند کدام فوتبالیست اصلاح کنند.
کودکان قاره های آقریقا و آسیا، نام باشگاه های اروپایی را یا نام بازیکنان را بر روی بازوی خود خالکوبی می کنند و به نشانه باشگاه های ادای احترام می کنند و در هنگام بازی های بزرگ دربی برداران در هواداری از تیمهای مقابل هم صف آرایی می کنند.
در هفته های پس از 11سپتامبر 2001 " کلیفورد می" عضو کمیته جمهوریخواهان آمریکا در برنامه "بنیاد دفاع از دمکراسی" برای بهره گیری از عنصر فوتبال برای جذب افکار عمومی کشورها تاکید کرد و آن را سفیر دمکزاسی غرب نامید.
با این حال ورزش می تواند الگو ساز باشد اما نه الگویی که سرمایه داران غربی به دنبال آن هستند بلکه الگویی که کشورهای جهان را به هم پیوند دهد و حقله های استمعار جدید جهانی را بکشند و کشورهاو بازیکنان فوتبال کشورهای سفیران صلح در جهان باشند.
7359/671
انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) / کد خبر 817209