اسرائیل ام الفساد هستی

اسرائیل ام الفساد هستی

اسرائیل ام الفساد هستی

اسرائیل ام الفساد هستی

موعود در ادیان مختلف

موعود در ادیان مختلف-2


در این باره در کتاب مقدس چنین می‏یابیم:

لیکن چون تسلی‏دهنده، که او را از جانب پدر نزد شما می‏فرستم آید، یعنی روح راستی که از پدر صادر می‏گردد، او بر من شهادت خواهد داد و شما نیز شهادت خواهید داد، زیرا که از ابتدا با من بوده‏اید . انجیل یوحنا، ۱۶: ۲۷

و من از پدر سؤال می‏کنم و تسلی‏دهنده‏ای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما باشد . یعنی روح راستی که جهان نمی‏تواند او را قبول کند زیرا که او را نمی‏بیند و نمی‏شناسد، اما شما او را می‏شناسید زیرا که با شما می‏ماند و در شما خواهد بود . انجیل یوحنا، ۱۴: ۱۷

و من به شما راست می‏گویم که رفتن من برای شما مفید است زیرا اگر نروم تسلی‏دهنده نزد شما نخواهد آمد، اما اگر بروم او را نزد شما می‏فرستم . و چون او آید جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود . . . ولیکن چون او، یعنی روح راستی آید شما را به جمیع راستی هدایت‏خواهد کرد، زیرا که او از خود تکلم نمی‏کند، بلکه به آنچه شنیده است‏سخن خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد . او مرا جلال خواهد داد، زیرا آنچه آن من است‏خواهد گرفت و به شما خبر خواهد داد . . . (۱۱) انجیل یوحنا، ۱۶: ۸

درباره این چهره سوم از وعده مسیحی نیز نکاتی هست:

یکم، تلقی مسیحیان از این فرازهاست . مسیحیت هرگز به این تن درنداد که «تسلی‏دهنده‏» و «روح راستی‏» که کتاب مقدس وعده آمدنش را داده کسی چون پیامبری یا وصی پیامبری باشد، بلکه مصداق این وعده نزد ایشان همان «روح‏القدس‏» بوده است که، به زعم ایشان، در فقدان مسیح خلا او را پر می‏کند و کلیسا را به همه راستی‏ها هدایت می‏نماید . آموزه «روح‏القدس‏» از همان قرن‏های اولیه مسیحی، و هم‏اکنون نیز، کارکرد بسیار مهمی در مسیحیت داشته و دارد .

نکته دوم، به دریافت و استفاده مسلمین از فرازها و مفاهیم یاد شده مربوط می‏شود . مسلمانان اینها را بشارت آمدن نبی خاتم صلی الله علیه و آله می‏شمرده‏اند، و در این دریافت‏بر شواهد لغت‏شناختی، (۱۲) تاریخی و تفسیری تکیه زده‏اند . (۱۳) این دعوی بحث‏های دامنه‏داری را نیز برانگیخته است . ایشان سعی کرده‏اند مسیحیت را در تاویلش از کتاب مقدس، و به خاطر ادعای چیزی که در سنت ادیان ابراهیمی سابقه‏ای برایش نمی‏توان یافت (یعنی آمدن روحی هدایتگر به جای پیامبری مرسل) به چالش بکشند .

نکته سوم مربوط به برداشت‏یا استفاده شتابزده‏ای است که گاهی از فرازهای انجیل یوحنا در بشارت به آمدن «تسلی‏دهنده‏» و «روح راستی‏» می‏کنند . برخی از سر کم‏حوصلگی با گذاردن فرازهای یاد شده در کنار فرازهای دیگر کتاب مقدس در باب «پسر انسان‏» و بشارت به ظهورش در آخرالزمان، همه را بر مهدی موعود (عج) منطبق می‏سازند و بشارت و وعده منجی آخرالزمان تلقی می‏کنند . (۱۴) حال آن‏که، با اندک زحمتی، که معمولا درد دین‏داران از آن طفره می‏روند، می‏توان دریافت که مفهوم «پسر انسان‏» و مفهوم «تسلی‏دهنده‏» در کتاب مقدس مسیحی دو مفهوم یکسره متفاوتند که یکی بر خود مسیح و دیگری بر کسی که او بشارت آمدنش را می‏دهد راهبردار است .

بدین‏سان، موعود آخرالزمان مسیحی از دسته اندیشه‏های موعود «صرفا اجتماعی‏» و حتی موعود نجاتبخش «معنوی - اجتماعی‏» به کنار می‏رود و در زمره موعودهای «صرفا معنوی‏» جای می‏گیرد . اندیشه موعود رهاننده در مسیحیت هرچند با پایان جهان و واپسین داوری پیوند می‏یابد، اما «هزاره‏گرا» ، (millenarian) نیز هست . هنوز هم بسیاری از مسیحیان آمدن مسیح را در راس هزاره‏ها انتظار می‏کشند و برای آن تدارک می‏بینند .

موعود مسیحی موعودی «شخصی‏» ، (personal) اما دارای «جنبه الوهی‏» است . قضاوت در این باره که نجاتبخشی مسیح، «فردی‏» یا «جمعی‏» است قدری دقت و تامل می‏طلبد . در پرده اول اندیشه موعود در مسیحیت، عیسای ناصری بیشتر در هیئت نجاتبخشی «فردی‏» چهره می‏نماید . از یک سو، نه قیامی اجتماعی در کار است و نه از برپایی حکومتی یا رهایی امتی سخن می‏رود، و از دیگر سو، محمل نجات رنجی است که مسیح در مقام «بنده رنجکش‏» به جان می‏خرد تا گناه نخستین بنی‏آدم را کفاره باشد، اما این موهبت نصیب کسی می‏شود که به او و مقامش ایمان بیاورد . نجاتی از این سنخ بیشتر فردی است تا جمعی، چنان‏که کسی با تهذیب و ریاضت‏به روشنایی و بصیرت دست‏یابد، یا نقل حال کسی که با دست زدن به دامن پیری روشن‏ضمیر راه خویش بازشناسد .

فردی بودن این‏گونه نجاتبخشی آن‏گاه آشکارتر می‏شود که به تداوم این حادثه در طول تاریخ و در مورد هرکس که به وی ایمان بیاورد توجه کنیم . سنت مسیحی بر این باور است که تنها با ایمان به مسیح و مقام اوست که قید گناه نخستین از پای بشر باز می‏شود و به ملکوت خدا راه می‏یابد، و این در هر زمان و برای هرکس شدنی است .

اما چهره دوم از موعودباوری مسیحی، که رجعت مسیح به عنوان «داور جهان‏» و «پسر انسان‏» را نوید می‏دهد تناسب بیشتری با نجاتبخشی «جمعی‏» دارد .

موعود مسیحی را نمی‏توان موعودی «قوم‏مدار» شمرد . کارکرد او آشکارا «جهانشمول‏» و فراگیر می‏نماید . به لحاظ آرمان نیز، هموارتر آن است که وی را در زمره موعودهای «رو به آینده‏» انگاشت . و بالاخره این‏که، به نظر نمی‏آید در سنت مسیحی شواهدی آشکار بر «کارکرد کیهانی‏» موعود رهاننده بتوان یافت . آنچه مسیح به عنوان پسر انسان و داور جهان انجام می‏دهد بیشتر دربرگیرنده حیات معنوی بنی‏آدم است .

آیین هندو

اندیشه موعود در آیین هندو با شخصیت کلکی، (Kalki) یا کلکین، (Kalkin) شکل می‏گیرد، و در عین حال به نحو استواری با اصل «ادوار جهانی‏» و مفهوم کلی یوگه، (Kali Yuga) یا «عصر کلی‏» ، که آخرین دوران از ادوار چهارگانه جهان هندوست، ربط پیدا می‏کند . بنابر فکر هندویی، جهان از چهار دوره رو به انحطاط تشکیل می‏شود . در چهارمین دوره، یعنی عصر کلی، سراسر جهان را ظلم و تاریکی فرامی‏گیرد، ناشایستگان بر جان و مال مردم مسلط می‏شوند، و دروغ و دزدی و رشوه سایه سیاه خویش را بر دنیا می‏گستراند . در این عصر، که بنابر باورهای هندویی ما اکنون در آن به سر می‏بریم، فقط به یک چهارم درمه (دین یا نظم کیهانی) عمل می‏شود، و سه چهارمش به فراموشی سپرده شده است . (۱۵) در پایان چنین دوران سیاهی، دهمین و آخرین تنزل (اوتاره) ویشنو، (Vishnu) ، که کلکی یا کلکین نام دارد، سوار بر اسبی سفید و با شمشیری آخته و شهابگون، ظهور می‏کند تا شرارت و ظلم را ریشه برکند و عدالت و فضیلت را برقرار سازد . اسب سفید نماد قدرت و فراگیری است (قدرت اسب و فراگیری رنگ سفید، که همه رنگ‏ها را در خود دارد .) او یمه، (Yama) یا مرگ را درهم می‏شکند و تار و مار می‏سازد و بر همه قوای مخالف پیروز می‏گردد . کلکی جنبه «الوهیت‏» نیز دارد; او مردی الوهی و به نوعی متحد با مقام بی‏انتهای خداست . (۱۶)

اوصاف یاد شده برای کلکی در کتاب‏های مهم و مقدسی چون مهابهارته، (Mahabharata) و پورانه‏ها، (Puranas) آمده است . مهابهارته متعلق به قرن‏های ۲۰۰ پ . م . تا ۲۰۰م . است . اما پورانه‏ها محصول قرن‏های ششم تا هفدهم میلادی است .

کلکی در آیینه آیین‏ها و اعتقادات هندوان انعکاسی قوی دارد . تصاویر و تماثیل او با هیبت مردی سوار بر اسب سفید و شمشیری برکشیده در دست (و گاه با شمشیری دو دم!) در جای‏جای نمادنگاری هندویی یافت می‏شود . (۱۷) در ویشنو پورانه آمده است که او پسر برهمنی به نام ویشنویشس خواهد بود; در بهگوته پورانه می‏گوید فرمانروایی وی عالمگیر خواهد شد، و رسالتش احیای درمه، یا قانون و ناموس حقیقت و عدالت است .

به این‏سان، موعود هندو موعودی «شخصی‏» و دارای «جنبه الوهی‏» است . به لحاظ کارکرد، به «نجات جمع‏» می‏اندیشد و رسالتی «معنوی - اجتماعی‏» برعهده دارد . از این لحاظ، و نیز به لحاظ ویژگی‏های ظاهری و شخصیتی، شباهت عجیبی به موعود اسلامی (مهدی (عج)) نشان می‏دهد . اندیشه موعود منجی در آیین هندو به هیچ روی «قوم‏مدار» نیست، وبه‏رغم ظاهر نژادمدارانه دین هندویی، کاملا «جهانشمول‏» است . به‏لحاظ آرمان می‏توان اندیشه موعود هندویی را از آن جهت که می‏خواهد جهان را به روزگار پربهجت وبهشتی عصرزرین بازگرداند «روبه‏گذشته‏» خواند . تنزل (اوتاره) دهم ویشنو آخرین‏مرحله از مراحل یک چرخه جهانی محسوب می‏شود و بدین‏سان در خط سیری دایره‏وار نقش می‏آفریند . از همین‏روست که باید آن را دارای «کارکرد کیهانی‏» سترگی دانست .

آیین بودا

اندیشه منجی موعود در آیین بودا با مفهوم میتریه، (maitreya) تبیین می‏گردد . میتریه واژه‏ای سنسکریت‏به معنای «مهربان‏» است . در الهیات بودایی او را بودای پنجم، (۱۸) و آخرین بودا از بودایان زمینی می‏دانند، که هنوز نیامده است، اما خواهد آمد تا همگان را نجات دهد . اورا درنمادنگاری بودایی به‏هیبت مردی دروضعیت نشسته آماده برخاستن نمایش می‏دهند تا نمادی باشد از آمادگی وی برای قیام! از دو سنت‏یا مذهب اصلی بودایی، سنت مهایانه بیشتربه‏شخصیت وکارکرد میتریه پرداخته‏است . هرچند درآموزه‏های فرقه تره‏واده (هینه‏یانه) نیز حضوردارد . (۱۹) درکتاب مهاوستو، (Mahavastu) ، ازمتون مکتب مهاسنگیکه آیین بودای هینه‏یانه، از میتریه با نام اجیته، (Ajita) ، به‏معنای «پسر خورشید» یاد کرده است . (۲۰) اما در آیین بودای تبتی به طور گسترده‏تری به میتریه توجه می‏کنند .

درباره زندگی و سرنوشت مقدر او به عنوان آخرین بودا اختلاف است . در «کانون پالی‏» ، منبع اصلی اطلاعات ما از آیین بودای اولیه، اهمیت چندانی به میتریه نداده‏اند; تنها در یک سوره از این مجموعه نام او را برده‏اند (سوره چکه وتی سیهه ناده .) اما از آثار غیرکانونی (۲۱) دو اثر به این آموزه اختصاص یافته است .

در مهاونسه، (Mahavansa) ، که به تاریخ سری‏لانکا می‏پردازد، روزشمار حوادث مربوط به قیام میتریه به وضوح گفته شده است: پس از آن‏که شاکیه‏مونی به پری‏نیروانه (نیروانه بزرگ) رسید، جهان پای به سراشیبی اجتماعی و کیهانشناختی نهاد; پنج‏هزار سال پس از آخرین بودا، آفتاب آموزه‏های بودایی افول می‏کند، و طول عمر آدمیان به ده سال فرومی‏کاهد . در این زمان، چرخه وارو می‏گردد: زندگی متحول می‏شود، تا آن‏جا که متوسط عمر مردم به هشتاد هزار سال می‏رسد . با این عمرهای طولانی و زمینه مناسب برای تعالیم بودا، یک چکره‏ورتین، (cakravartin) یا «راهنما» خواهد آمد . او برای مردم رفاه و بهروزی می‏آورد و آموزه‏های بودا را ترویج می‏کند . آن‏گاه که چنین فضایی بهشت‏گون فراهم آمد، میتریه از آسمان توشیته، (Tushita) نزول می‏کند، بودایی خویش را به کمال می‏رساند، و درمه را به فرهیختگان می‏آموزد . مهاکشیپه، (Mahakashyapa) ، از مریدان برجسته بودا، از خلسه‏ای که پس از پری‏نیروانه معلم خویش بدان فرو رفته بود بیرون می‏آید تا بار دیگر بودا را خدمت کند و آموزه‏های آن روشنی‏یافته را بشنود . (۲۲)

هنوز چنین دیدگاه هزاره‏گرایی نسبت‏به میتریه در مناطق بودایی جنوب و جنوب شرقی آسیا رواج دارد . در شمال برمه مردم عقیده دارند بوداو، (Bodaw) ، از رهبران دینی معاصر، پادشاهی جهانی و همان بودای آینده، یعنی میتریه بوده است . درمیان بوداییان آسیا فراوان پیش می‏آمده که رهبران و پایه‏گذاران جریان‏های دینی اجتماعی را همان میتریه می‏انگاشته‏اند . (۲۳)

از مکتب‏های بودایی مهایانه‏ای متاخر، گویا مکتب تنتری، (Thantric) کمتر به موضوع میتریه علاقه نشان می‏دهد، با این حال به کلی بدان بی‏توجه نیست . از میان مناطق بودایی، در چین و کره، اقبال نسبتا گسترده‏ای به میتریه داشته‏اند . (۲۴)

بدین‏سان، منجی موعود بودایی، نجاتبخشی «فردی‏» است و اهداف اجتماعی، لااقل بالاصاله، مورد توجه او نیست . از این روی شاید بتوان نجاتبخشی موعود بودایی را از نوع «صرفا معنوی‏» تلقی کرد . او موعودی شخصی و دارای خصایص «بشری - الوهی‏» است . شاید بتوان رسالت او را «جهانشمول‏» دانست، زیرا شاهدی بر عنایت ویژه او به قوم و ملت‏خاصی نمی‏بینیم . نگاه بوداییان به موعود «رو به آینده‏» است، اما بازآفرینی و رواج آموزه‏های گذشته را نیز از نظر دور نمی‏دارد . تحقق اندیشه موعود در آیین بودا فقط در پایان عالم نیست، از این رو از زمره موعودهای «صرفا پایانی‏» به کنار می‏رود و می‏توان آن را از مصادیق «هزاره‏گرایی‏» ، به معنای عامش، در حساب آورد . و بالاخره این‏که، به سختی می‏توان «کارکرد کیهانی‏» خاصی را برای موعود بودایی برشناخت، هرچند نفی این کارکرد از میتریه، به‏مثابه آخرین راهنمای تاریخ یک دین شرقی، نیز چندان آسان نیست .

                               

                               

               

                                                نویسنده:علی موحدیان عطار

پی‏نوشت‏ها:

۱) این مفهوم را باید با مفاهیمی چون رستگاری، ,(Salvation) نجات، ,Save) و ... مقایسه کرد .

۲) اصطلاح امر غیر شخصی، (impersonal) را در مطالعات فلسفی و دین‏پژوهانه، فراوان به کار می‏برند . این مفهوم اشاره به ماهیتی همچون قانون، قاعده، نفس هستی (در مقام اطلاقش) و مانند اینها دارد . خصیصه این امور آن است که ارتباط انسان با آنها به نحو تخاطب و رابطه فرد با فرد نیست، بلکه اموری عامند که باید آنها را شناخت و با آنها هماهنگ شد . برهمن هندوان، بودای مطلق آیین بودایی مهایانه، دائو در آیین دائو، و خدا در مقام ذاتش، در ادیان ابراهیمی، چنین امری است . در برابر این، وجود شخصی، . (personal) قرار دارد که همچون فردی با صفات مشخص طرف مخاطبه و رابطه ما می‏گردد، یعنی می‏توان با او مناجات کرد، بدو عشق ورزید، از جلال و جبروتش هراسید، یا به لطف و عنایتش امید بست .

۳) مراد از بهشت در این‏جا، اوضاع اساطیری ایده‏آلی است که در برخی ادیان تصویر می‏شود;اوضاعی که درآن، حقیقت‏به عیان در اختیار بشر است، هماهنگی انسان و طبیعت کامل است، غفلت از حقیقت رخ ننموده و . . .

۴) المسیح در: الاب جان کوربون، معجم الایمان المسیحی .

۵) کتاب مقدس، ترجمه انجمن کتاب مقدس

۶) شیلو در: مسترهاوکس، قاموس کتاب مقدس .

۷) البته تفسیرهای دیگری نیز از این شیلو یا شیلون کرده‏اند . همان

۸. Messiah in: Lavinia and Dan Cohn - Sherbok: A Popular Dictionary of Judaism: Curzon: ۱۹۹۷ (Rivised Edition).

۹. Messianism in: Mircea Eliade The Encyclopedia of Religion.

۱۰. Suffering Servant

۱۱) کتاب مقدس، ترجمه انجمن کتاب مقدس

۱۲) اشاره‏ام به مبحث «پریکلیتوس‏» ، یا «پارکلیتوس‏» و «فارقلیط‏» است . ر . ک . به: محمدصادق فخرالاسلام، انیس الاعلام، جلد۵ .

۱۳) ر . ک . به: جعفر سبحانی، احمد; موعود انجیل .

۱۴) برای نمونه بنگرید به: مقاله مسیحیت در انتظار منجی بشریت، از علی امیری، از مجموعه مقالات دومین اجلاس دوسالانه بررسی ابعاد وجودی حضرت مهدی (عج)، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹ .

۱۵) بنگرید به: ورنیکا ایونس، باجلان فرخی، اساطیر هند، صص . ۲- ۴۱ و ۲۶- ۱۲۵ .

۱۶. Kalki in: The Rider Encyclopedia of Eastern Pilosophy and Religion, Rider Books, also poblished by Shambhala.

۱۷) نک . به: Merriam - Websters Encyclopedia of World Religions,p. ۶۲۹

۱۸) در الهیات بودایی مهایانه‏ای چهار لایه الوهی قابل شناسایی است . در بالا، «بودای مطلق‏» با دو جنبه شخصی و غیرشخصی قرار دارد، که از آن با عنوان درمه‏کایه، (Darmak!ya) یاد می‏کنند . در لایه پایین‏تر، پنج‏بودای برتر جای دارند، که به منزله تجلیات صفات بودای مطلقند . مفهوم سم‏بگه کایه، (Sambhogak!ya) در الهیات مهایانه‏ای اشاره به این وجودات ماورایی است . در مرتبه بعد، بودایان خاکی یا نرمانه‏کایه، (Narm!nak!ya) جای دارند که هرکدام به نوعی وابسته به یکی از بودایان برتر است . اینان به نوبت در زمین تجلی کرده‏اند یا خواهند کرد . شاکیه مونی، (Sh!kyamuni) ، که همان گتمه بودای مشهور است، چهارمین از اینهاست، و میتریه پس از او خواهد آمد . در پایین این سلسله بدی ستوه، (Bodhisattava) های برترند که آخرین مرحله نیروانه‏شان را به تاخیر انداخته‏اند تا همه موجودات نجات یابند .(نک به: هانس ولفگانگ شومان، آیین بودا، ترجمه ع پاشایی، ص‏۱۲۱)

۱۹. Maitreya in: The Rider Encyclopedia Eastern Pilosophy and Religion.

۲۰. Maitreya in: Micea Eliade, The Encyclopediaof Religioned.

۲۱) غیرمقدس یا غیررسمی

۲۲) آموزه «رجعت‏» در ادانی مثل مسیحیت، اسلام، زرتشتی‏گری و آیین بودا، هرکدام به نوعی مطرح است، که خود می‏تواند موضوع تحقیق مستقلی باشد .

۲۳. The Encyclopedia of Religion,v. ۹, P. ۱۳۶-۸.

۲۴) همان

۲۵) آوردن عنوان «زرتشتی‏گری‏» در کنار «آیین زرتشت‏» به این سبب بوده است که، در مطالعات جدید درباره دین زرتشتی، به درستی بر ایننظریه تاکید دارند که باید میان آنچه منسوب به شخص اشوزرتشت است‏با آنچه در تطورات و تحولات بعدی آیین شکل گرفته تمایز نهاد .

۲۶) در فرهنگ زرتشتی و دیگر منابع تلفظها و فارسی‏نوشت‏های گوناگونی برای این واژه وجود دارد .

۲۷) گات‏ها، سروده‏های زرتشت: ترجمه موبد فیروز آذر گشسب، انتشارات فروهر .

۲۸) فروردین یشت، فقره ۱۱۰ و ۱۱۷ و ۱۲۸ و ۱۲۹

۲۹) فروردین یشت، فقره ۱۲۹

۳۰) فروردین یشت، فقره ۱۴۲ و ۱۴۳

۳۱) این آموزه را می‏توان به عنوان شاهدی بر مفهوم «رجعت‏» در آیین زرتشت مطالعه کرد .

۳۲) در این باره بنگرید به دینکرد و همچنین به بندهش (از متون زرتشتی قرن سوم هجری .)

۳۳) این فراز به دلالت کتاب سوشیانت‏یا سیر اندیشه ایرانیان درباره موعود آخرالزمان، ص‏۱۰۹ یافت‏شد . آقای علی‏اصغر مصطفوی دراین اثر سیر مطالب مربوط به منجی موعود در دین زرتشتی را در کتاب‏های مقدس و دینی زرتشتیان پی گرفته است .

۳۴) از جاماسب‏نامه، از متون دینی زرتشتی‏گری; به نقل از کتاب سوشینت‏یا سیر اندیشه ایرانیان درباره موعود آخرالزمان، ص‏۱۷۰

۳۵) بنگرید به: دوشن گیمن، دین ایران باستان، ترجمه رویا منجم، ص‏۳۸۲ .

۳۶) شنگ وانگ، یا فرزانه شاهان، بنابر سنت چینی، پنج تن بودند که در عصر باستان بر چین حکومت داشتند . بنا بر این باور ایشان فرزانگی درون و شهریاری برون را با هم گرد آورده بودند .(جوجای و وینبرگ جای، تاریخ فلسفه چین، ترجمه ع پاشایی، ص‏۹)

۳۷. Da Dong

۳۸) لی جی، کتاب چهارم، فصل ۹ (به نقل از تاریخ فلسفه چین، ص‏۴۴)

۳۹. A New Handbook of Living Religions; John R. Hinnells; p ۳۷۰.

۴۰) بنگرید به مبحث آیین دائو و آیین بودا در همین نوشتار

۴۱) ,Lao Tzu یا لائوزه ;Lao zi بنگرید به: ع پاشایی، دائو راهی برای تفکر، ص‏۱۳

۴۲. The Transformations of lao Tzu

۴۳. Mircea Eliade, The Encyclopedia of Religion, V. ۱۴, P.۳۱۰-۳۲۰

۴۴. Jen - chen

۴۵. Li HuNG

۴۶. The Encyclopedia of Religion, v.

۴۷. T!ng

۴۸. The Encyclopedia of Religion, v. ۱۴, P.۳۱۰.

۴۹. Lao - Chun gin - sungchieh - ching in: The Encyclopedia of Religion, v.۱۴.

۵۰. Kurozumiko

۵۱. Kawate Bunjiro

۵۲. Tenrikyo

۵۳. Nakayama Miki

۵۴. The Encyclopedia of Religion

۵۵. The Greek Sibylline Oracles

۵۶. Kalkin in: A Dictionary of Hinduism; Margaret and James Stutley.

۵۷. Taqui Oncoy

۵۸. Inca

۸ ۵۹. Huacas

۶۰. Inkarri

۶۱. The Encyclopedia of Religion, v. ۱۳; p. ۴۷۱

این آموزه به عنوان مصداقی از اندیشه «رجعت‏» درادیان و فرهنگ‏ها قابل مطالعه است .

۶۲. Messianism

۶۳. Mai Chaza

۶۴. Johan Masowe

۶۵. The Encyclopedia of Religion; v. ۱;p.

.منبع:فصلنامه هفت آسمان ، شماره ۱۲ و ۱۳      

                                                خبرگزاری فارس    

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد