اسرائیل ام الفساد هستی

اسرائیل ام الفساد هستی

اسرائیل ام الفساد هستی

اسرائیل ام الفساد هستی

معنویت گرایی سیاسی

معنویت گرایی سیاسی
انقلاب اسلامی و نظریات سیاسی - اجتماعی

نویسنده: رضا جاودان

در تبیین علل وقوع انقلاب اسلامی ایران، برخی از نویسندگان بر اساس نظریه های انقلاب و پاره ای دیگر بر اساس برداشت های علمی خویش به بررسی پرداخته اند. دقت در آثاری که درباره انقلاب اسلامی ایران نگاشته شده، نشان می دهد که هر اثر به یک، تعدادی یا همه عوامل فرهنگی، جامعه شناختی، اقتصادی، روان شناختی و سیاسی توجه یا تاکید کرده است. البته شیوه استدلال و برداشت های افرادی که در ظاهر بر عامل یا عواملی تاکید ورزیده اند، ممکن است متنوع و متفاوت باشد. در آثاری که بر اهمیت عوامل اجتماعی- اقتصادی تاکید می کنند، نقش اقتصاد سیاسی یا ساختار اجتماعی؛ مانند نهادها و قشربندی اجتماعی، مورد تاکید بیشتر قرار می گیرد. در تحلیل های روانشناختی، نقش فرایندهای ذهنی و روانی، توضیح رفتار انقلابیان و رژیم ها مورد توجه واقع می شود. تحلیل های سیاسی، بیشتر بر مواردی مانند عدم مشارکت سیاسی تاکید می ورزد. آثار مربوط به رهیافت فرهنگی بر عوامل فرهنگی - ارزشی و رهبری انقلاب پای می فشارد و سرانجام در رهیافت چند علتی به عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اشاره شده و بر یک علت خاص، به عنوان عامل تبیین انقلاب، کمتر تاکید می شود. در ادامه به برخی از نظریه های مطرح شده در این زمینه اشاره می گردد.
    
    نظریه میشل فوکو
    میشل فوکو، فیلسوف مشهور فرانسوی و نظریه پرداز فرامدرنیسم در جریان انقلاب اسلامی ایران به تهران و قم مسافرت کرده و از نزدیک شاهد وقوع انقلاب بوده است. وی مقالات متعددی در این رابطه منتشر کرده است. تحلیل فوکو از انقلاب اسلامی ایران به دیدگاهش در دو مقوله “قدرت” و “تاریخ” مرتبط است. وی در تاریخ، نوعی عدم پیوستگی را مطرح می سازد و قدرت را به مسائلی مانند آمادگی ها، تدابیر، تاکتیک ها و چگونگی انجام وظایف مربوط می داند و آن را در اختیار انحصاری صاحبان آن نمی داند.
    به نظر فوکو در ریشه یابی دلیل انقلاب اسلامی، این نکته روشن است که این انقلاب نمی تواند با انگیزه های اقتصادی و مادی صورت گرفته باشد، زیرا جهان شاهد شورش و قیام همه ملت بر علیه قدرتی بود که مشکلات اقتصادی آن به آن اندازه مهم و بزرگ نبود که در نتیجه آن میلیون ها ایرانی به خیابانها ریخته و به مقابله با مسلسل ها بپردازند. پس دلیل انقلاب ایران را باید در جایی دیگر جستجو کرد.
    از دیدگاه فوکو، زبان، شکل و محتوای مذهبی انقلاب اسلامی ایران، امری عارضی، اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه تشیع بود که با تکیه بر موضع مقاومت و انتقادی سابقه دار خود در برابر قدرت های سیاسی حاکم و نیز نفوذ عمیق و تعیین کننده در دل انسانها، توانست نقش آفرینی نموده و مردم را این گونه علیه رژیمی که بدون شک یکی از مجهزترین ارتش های دنیا را در اختیار داشت و از حمایت مستقیم آمریکا و سایرین برخوردار بوده به خیابانها بیاورد. او در خصوص نقش برجسته رهبری انقلاب می گوید: “شخصیت آیت الله خمینی پهلو به افسانه می زند. هیچ رئیس دولتی و هیچ رهبر سیاسی، حتی به پشتیبانی همه رسانه های کشورش نمی تواند ادعا کند که مردمش با او پیوندی چنین شخصی و چنین نیرومند دارند”.
    به نظر فوکو، روح انقلاب اسلامی در این حقیقت یافت می شود که ایرانی ها از خلال انقلاب خود در جستجوی ایجاد تحول و تغییر در خویش بودند. هدف اصلی آنها ایجاد یک تحول بنیادین در وجود فردی و اجتماعی، حیات اجتماعی و سیاسی و در نحوه تفکر و شیوه نگرش بود. ایرانیان در صدد ایجاد تحول در تجربه و نحوه زیستن خود بودند و قبل از هر چیز خود را هدف قرار داده بودند. آنان راه اصلاح را در اسلام یافتند. اسلام برای آنان هم دوای درد فردی و هم درمان بیماری ها و نواقص جمعی بود.
    فوکو برای درک انقلاب اسلامی مستقیما به سراغ مردم انقلابی در خیابانها رفته است. به نظر وی از دید مردم حاضر در خیابانها و تظاهرات و درگیری ها، حکومت اسلامی از یک طرف حرکتی برای ارائه نقش دائمی و تعریف شده به ساختارهای سنتی جامعه اسلامی و از جانب دیگر راهی برای وارد کردن ابعاد معنوی در زندگی سیاسی بود. مفهوم “معنویت گرایی سیاسی” قلب تحلیل فوکو از انقلاب اسلامی ایران را تشکیل می دهد. بدین ترتیب فوکو انقلاب اسلامی ایران را یک انقلاب فرا مدرن خوانده است.
    
    نظریه ماروین زونیس
    ماروین زونیس در کتاب شکست شاهانه با توجه به محوربودن شخص شاه در حکومت و نقش تعیین کننده تصمیمات فردی او، به بررسی روان شناسی شخصیت شاه پرداخته است. به نظر وی شاه به دلیل نحوه تربیت دوران کودکی و نوجوانی ناشی از تربیت او در یک محیط زنانه و سپس قرار داشتن در کنار پدری مستبد، فردی مردد و فاقد اعتماد به نفس بار آمده بود، به همین دلیل نتوانست در جریان انقلاب ایستادگی کرده و انقلاب را سرکوب نماید. البته به نظر زونیس تا زمانی که تعدادی از عوامل وجود داشتند که به وی قدرت روانی لازم را برای کسب اعتماد به نفس ارائه می دادند، مشکلی پدید نیامد، اما در زمان وقوع انقلاب اسلامی همه آن عوامل از دست رفته بودند. یکی از این عوامل عبارت بود از “تصور جدی شاه از پشتیبانی آمریکا”، این عامل که در دوره روسای جمهور پیشین باعث اعتماد به نفس او می شد با روی کار آمدن جیمی کارتر و سیاست حقوق بشر وی دستخوش تزلزل شد. کارتر در آغاز سال1987 و9 روز پیش از تظاهرات19 دی1356 در شهر قم، در کنار شاه، ایران را جزیره ثبات و وی را دوست نزدیک خود خوانده و رضایت خود را از او ابراز داشت و گفت در جهان هیچ کشوری وجود ندارد که در برنامه ریزی امنیت نظامی متقابل و مسائل منطقه ای مشترک به اندازه شما به ما نزدیک باشد و ما تا این حد با هم مشاوره داشته باشیم. شاه خود را عامل آمریکا می پنداشت و روسای جمهور آمریکا برای وی چهره های پدر مانندی بودند که به لحاظ روانی جایگزین پدر او شده بودند.
    همان طور که اشاره شد، زونیس روانشناسی شخص شاه را محور تحلیل خود از وقوع انقلاب قرار داده است در حالی که در تحلیل جامع انقلاب، هم باید به خصوصیات و ویژگی و اقدامات انقلابیان توجه نمود هم به ویژگی ها و اقدامات مختلف رژیم سیاسی.
    منبع: انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، صص146-149
    
    
    
    
     حنجره زخمی رضا جاودان

رسالت